توضیحات
شابک مجلدات:
دوره:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۸۸-۴ ؛ ج.۱:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۸۹-۱ ؛ ج.۲:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۹۰-۷؛ ج.۳:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۹۱-۴ ؛ ج.۴:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۹۲-۱؛ ج.۵:۹۷۸-۶۲۲-۳۰۴-۱۹۳-۸
بخشی از مجلد نخست:
خطبة الکتاب
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
حمد حقّ تعالی
نحمد مَن علّمنا البیانا
و قارَنَ الکتابَ و المیزانا
لفکرنا بدائعاً قد أنتجا
و عقلَنا بنوره قد أجّجا
صَلَّی علی النّاطقِ بالصّوابِ
مَنطقِ حقٍّ فیصلِ الخطابِ
و آله مناطقُ البروج مِن
شمسِ الحقیقة بها الحقُّ وُزِنَ
ترجمه
حمد (و ستایش) میکنیم کسی را که (اوّلاً) به ما (انسان ها) بیان آموخت و (ثانیاً) کتاب و میزان را به یکدیگر نزدیک ساخت.
(و ثالثاً) بدایع (و مطالب بکر و تازه ای) را به (اندیشه و) فکر ما منتج (و بارور) ساخت و (رابعاً) عقل (و خردِ) ما را با نورِ (علم و قدرت لایتناهی) خویش روشن (و منوّر) گردانید.
(و خامساً حمد میکنیم کسی را که) بر (حضرت پیامبر اسلام «ص» که) ناطق به حق (و متکلّم به کلام اللّه و) فاصل (و جدا کننده) بین حق و باطل است درود فرستاد.
و (سادساً کسی را حمد میکنیم که بر) آل (و خاندان پاک و اهل بیت مطهّرِ) او («ع» درود فرستاد، همان کسانی که اوّلاً) مدار خورشید حقیقتاند (و ثانیاً) حق (بودن هر اخلاق، عمل و رفتاری) با آنها (توزین و) سنجیده میشود.
تعلیم بیان
(نحمد مَن علّمنا البیانا).
ملاهادی سبزواری (ره) خطبه لئالی منتظمه را با نام خداوند متعال و حمد و ستایش او آغاز کرده و اظهار میدارد: حمد میکنیم کسی را که به ما بیان آموخت. سؤالی که در اینجا مطرح میشود آن است که مراد از بیان و تعلیم آن به آدمی چیست؟ بیان به چند معنا به کار میرود و مراد از بیان میتواند یکی از معانی ذیل و یا بیشتر از یکی باشد:
۱. بیان حقایق و ملکوت و باطن اشیاء.
۲. حکمت یعنی علم به حقایق اشیاء بما هو اشیاء.
۳. ایجاد و خلقت اشیاء و تمییز آنها از اَعدام.
۴. نطق اعمّ از باطنی و ظاهری.
۵. هدایت تکوینی یعنی ایصال ممکنات به کمال غایی.
۶. قوّه اظهار و تبیین و مراد از تعلیم، تعلیم انسانی و معمولی و متداول در مدارس نیست بلکه تعلیم الهی است، از این رو با آنها تفاوت بنیادین و جوهری دارد.
تعلیم بیان بنابر معنای اول یعنی تعلیم حقایق اشیاء، بنابر معنای دوم یعنی تعلیم حکمت، بنابر معنای سوم یعنی خلقت ممکنات، بنابر معنای چهارم یعنی تعلیم تکلّم و ایجاد تفکرّ، بنابر معنای پنجم یعنی هدایت تکوینی همه موجودات و بنابر معنای ششم یعنی تعبیه قوّه بیان در وجود آدمی.
اقتباس تعلیم بیان از قرآن
اقتباسٌ مِن القرآن العظیم الشّأن «خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ».( )
اقتباس در لغت به معنای اخذ نور و آتش و در اصطلاح عبارت است از آوردن آیه ای از آیات قرآن کریم و یا ذکر حدیثی از احادیث نبوی و ولوی و یا ذکر شعری از اشعار شعرا در سخن بدون ذکر منبع و مأخذ آن، به طوری که کسی آن عبارت را آیه قرآن و یا حدیث و یا شعر تلقّی نمیکند. حال گوییم:
ملاهادی سبزواری (ره) در مصراع اول بیت مزبور صنعت اقتباس را به کار برده است، زیرا وی عبارت «علّمنا البیانا» را از آیات شریفه دوم و سوم سوره «الرّحمن» یعنی «خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ» اقتباس نموده است.
تقارن کتاب و میزان
(و قارن الکتابَ و المیزانا).
خداوند متعال کتاب و میزان را به یکدیگر نزدیک ساخت. سؤالی که در اینجا مطرح میشود آن است که مراد از کتاب، میزان و تقارن کتاب و میزان چیست؟
کتاب یا تدوینی است و یا تکویینی، کتاب تکوینی نیز یا آفاقی است و یا انفسی، کتاب تکوینی انفسی نیز یا علّیّینی است و یا سجّینی، کتاب تدوینی همان قرآن کریم است، کتاب آفاقی همه ممکنات و مخلوقات و ماسواللّه است، کتاب تکوینی انفسی علّیّینی کتاب ابرار و کتاب تکوینی سجّینی کتاب اشرار میباشند. میزان در لغت به معنای آلت سنجش است و در اصطلاح هر علمی معنایی خاص دارد. حال گوییم:
مراد از تقارن کتاب و میزان در مصرع «و قارن الکتابَ و المیزانا» میتواند یکی از احتمالات و وجوه ذیل باشد:
احتمال اول
المراد بالمیزان الإنسان الکامل إنْ أرید بالکتاب الکتاب التّکوینی الآفاقی.
اگر مراد از کتاب در عبارت «و قارن الکتاب و المیزانا» کتاب تکوینی آفاقی باشد مراد از میزان در عبارت مزبور انسان کامل یعنی کون جامع حضرات احدیّت، واحدیّت، عالم عقل، عالم مثال و عالم مادّه خواهد بود.
احتمال دوم