تخفیف!

زبدة التصانیف دائرة المعارفی از عهد صفوی (۶ جلدی)

۱۹,۵۰۰,۰۰۰ ریال

توضیحات

زبدة التصانیف
معرفی کتاب و مؤلف آن در چند سطر:
(برگرفته از مقدمۀ کتاب)

ملّا حيدر بن محمد خوانساری بدليل اشتغال به مباحث عقلی وحالت انزوای وی نامش در كتب تراجم زياد ذكر نشده است، ولی در مدح او همان بس كه در تمام كتب ، وی را استاد معقولی آقا حسين خوانساری ، استاد الكلّ فی الكلّ علی الكلّ دانستهاند .
ظاهراً وی در خوانسار متولّد شده وبعد به اصفهان رفته. در آنجا کرسی تدریس داشته وبعضی از محضر درس وی استفاده میكردهاند.

گفتار بزرگان درباره وی :
اكثر علمايی كه نام مؤلف را در كتب خويش ذكر كردهاند وی را با القابی چون : عالم ، فاضل ، محدّث و… ستودهاند.
صاحب رياض العلماء درباره وی چنين مینويسد : فاضل ، عالم ، محدِّث وله من المؤلّفات رسالة مضيیء الأعيان بالفارسية … ألَّفه للسلطان شاه عبّاس الصفوی و… ثمّ من مؤلفاته أيضاً كتاب زبدة التصانيف بالفارسية ….
سپس علّامه سيد محسن أمين در كتاب خود اعيان الشيعه تمام مطالب را از رياض نقل میكند، البته صاحب رياض در دو جا از مؤلف كتاب نام برده ودر موضع ديگر ويرا چنين میستايد : قد كانَ من أفاضل عصر السلطان شاه عباس الماضی الصفوی ….

اساتيد وشاگردان وی :
صاحب روضات بعد از ذكر اساتيد آقا حسين خوانساری درباره وی چنين مینگارد :وعلی الفاضـل المحـدّث الداری المولی حيـدر بن محمّـد الخوانسـاری صاحب «زبدة التصانيف » بالفارسية … ورسالة «مضيیء الأعيان » في استخراج أسماء أهل البيت من القرآن وغير ذلک كما استظهره صاحب الرياض أيضاً.

و مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانی میگويد: حيدر الخوانساری ابن محمّد أستاذ المحقّق الآقا حسين الخوانساری (۱۰۱۶ ـ ۱۰۹۸) له : زبدة التصانيف و…
در زمان مرحوم مؤلف علماء بزرگی همزمان با وی در اصفهان بودهاند وآخوند ملّا حيدر (ره ) از محضر آنها استفاده میكرده چنانچه خود وی در بعضی از مواضع كتاب بدان اشاره میكند، مثلاً در ج ۱ ص ۲۱۰ و۲۱۱ در بيان قرائت ومستحبّات آن چنين آمده است :
«و جمعی فرمودهاند كه : كلمه دعايی واستغفاری به او ضمّ بايد كرد مثل : «اللّهُمَّ اغْفِرْ» و«أَسْتَغْفِرُ اللهَ» چنانكه اين فقير كثير التقصير از مولانا عبدالله ـرحمه اللهـ ومرحوم ميرزا محمّد الحسينی الأسترآبادی ـعليه الرحمه ـ وشيخ بهاء الدين ـسلّمه اللهـ استماع نموده ».
پس از اين عبارت مشخص میشود اوّلاً: مؤلّف در زمان حيات شيخ بهايی وعلمای هم عصر وی میزيسته وثانياً: گاهی اوقات از محضر آنها استفاده مینموده .

تأليفات وی :
اكثر كتب تراجم مؤلّفاتی را كه برای مؤلف ذكر كردهاند دو كتاب مشهور وی زبدة التصانيف ومضيیء الأعيان میباشد. فقط در هدية العارفين سه كتاب ديگر را در شمار تأليفات وی آورده كه عبارتند از: حاشيه بر شرح اشارات ابن سينا، حاشيه بر حاشيه قديمه دوانی ، حاشيه بر كتاب شفای ابن سينا.

توجّه :
نكتهای كه قابل ذكر است اينكه تمام كتب تراجم اين سه تأليف را از آثار محقّق خوانساری دانستهاند كه به احتمال قوی مؤلّف هدية العارفين آثار شاگرد ـمحقّق خوانساری ـ را با نوشتههای استادش ـمؤلّف كتاب ـ اشتباه كرده است .
و اين اشتباه گويا از گفته صاحب روضات الجنّات پيش آمده ، چون ايشان هنگام شرح حال محقّق خوانساری اشاره به اساتيد وی میكند كه يكی از آنها را مؤلّف كتاب میداند، وی مینويسد : «ومن جملة مصنّفاته (محقّق خوانساری ) أيضاً غير ما سبق لک ذكره حاشية له علی شرح الإشارات واُخری يرد فيها علی صاحب الذخيرة فيما كتبه عليه وحاشيتان علی كتاب الشفاء يرد في واحدة منهما أيضاً علی ما كتبه هو أوّلاً في الردّ عليه وحاشيتان علی الحاشية القديمة القديمة الجلالية لم يتم إحديهما ورسالة …».
پس از اينجا معلوم میشود كه ايشان در مقام نام بردن تأليفات محقّق خوانساری است نه مؤلّف اين كتاب .
البته احتمال دارد كه صاحب هدية العارفين از منابعی تأليفات ديگری برای مؤلّف ديده كه اسماً مشترك با آثار محقّق خوانساری است ، ونيز از عبارت خود مؤلف در پايان كتاب استفاده میشود كه وی دارای تآليف ديگری نيز بوده چون او مینويسد: «هريك از تصانيف اين ضعيف كه به اتمام رسيده …» واگر تأليف ديگر ايشان فقط رساله مضيیء الأعيان بود اشاره بدان میفرمودند، ولی در طی تتبّعی كه ما در كتب تراجم وفهارس كردهايم فقط همين دو كتاب را از مؤلّف ثبت كرده يافتيم .

سبب تأليف كتاب :
مرحوم مؤلّف خود سبب تأليف اين مجموعه را چنين مینگارد : «چون علّت غائی خلق عالم وآفرينش بنی آدم معرفت وعبوديّت حق سبحانه وتعالی است ـ جلّت عظمته ـ واين بیدليل عقلی ونقلی حاصل نمیشود، پس بر هريك از كافّه أنام از خواصّ وعوام واجب است شناختن صفات الهی وطريق بندگی ذات نامتناهی به دليل نه به تقليد.
و بر اذهان زاكيه وافكار صافيه مخفی نيست كه علمی كه مثمر سعادت دارين است علم كلام وفقه وتفسير وحديث است ، پس دانستن اين علوم شريف ضروری است .
و چون فراگرفتن علوم مذكوره بر جمعی از اهل ايمان متعسّر بلكه متعذّر است بنابراين اين فقير كثير التقصير المحتاج إلی رحمة الله الملک الباری ابن محمّد حيدر الخوانساری غُفِرَ ذُنوبهما وسُتِر عيوبهما را به خاطر فاتر رسيد كه مجموعهای فراهم آورم كه عمل كردن به آن سبب رستگاری دنيا وعقبی باشد…».

موضوع كتاب :
در موضوع كتاب نيز خود مؤلّف ما را ياری داده چنين مینويسد : «از واهب متعال وكريم لايزال استعانت وطلب توفيق نموده فقرهای چند از علم كلام وبعضی از واجبات ومندوبات صوم وصلاة وحجّ وزكات وبرخی از فضائل ومعجزات وآيات حضرت سيّد كائنات وخلاصه موجودات صلّی الله عليه وآله وسلّم واز حضرات ائمّه طاهرين عليهم أفضل الصلوات وأكمل التحيّات ونقلی چند از قصص انبيای كرام عليهم السلام واحاديث ، واخباری كه سبب ترغيب عبادات مؤمنين ومؤمنات است در سلك تقرير كشيده …».
با بيانی كه مؤلّف از موضوع كتاب داشتند روشن میشود كه اين كتاب چكيدهای است از علوم مختلف كلام ، فقه ، تاريخ وسيره ائمه عليهم السلام و…، كه به سبك زيبايی همراه با احاديث واشعار مناسب نگارش يافته است .
البته كثرت حكايات وقصص اين كتاب به حدّی است كه بعضی اين كتاب را جزء كتب حكايات پنداشتهاند، جناب آقای دكتر محمّد تقی دانش پژوه در مقالهای تحت عنوان «چند اثر فارسی در اخلاق » مینويسد: نوعی از منابع اخلاق داستانهاست كه به زبان جانوران ساخته شده است مانند…، ونيز كتابهای حكايات مانند: جوامع الحكايات عوفی وجامع الحكايات مانند آن (نسخههای لنينگراد وملك ) وبحيره فزونی استرآبادی وزينة المجالس مجدی وزبدة التصانيف حيدر خوانساری ونوادر الحكايات عبد النبی فخر الزمانی عزتی كتابدار قزوينی و… .

سبك نگارش كتاب :
مؤلّف اين كتاب را بر اساس ۱۲ باب ويك خاتمه تنظيم نموده كه هر باب دارای ۱۲ فصل وخاتمه كتاب شامل ۱۲ بحث میباشد. ابتدای هر باب دارای خطبههای بسيار شيوا ودلنشين است كه مؤلّف با استفاده از الفاظ واشعار وآيات وروايات خلاقيت خويش را در ايجاد يك اثر ارزشمند ارائه داده وهريك از اين خطب نمايانگر تسلّط وی بر لغت ، شعر، روايت و… میباشد.
در هر فصلی ابتداءً موضوع را بررسی كرده ودر خلال بحث اشعاری مناسب با مطلـب آورده وبه روايات نيـز كثيراً استنـاد میكند وفصـل دوازدهم هر بابی را اختصاص به نكاتی ارزنده در آن باب داده وپايان هر فصل توسط مناجـات يكی از شعـراء از قبيـل : جامی ، نظامی ، اهلی و… زينـت داده شده است .
مطلبی كه قابل توجه است اينكه : در خلال بحث از موضوع نتيجه گيری كرده ومطالبی اخلاقی را به عنوان هشدار باش با عناوين ای عزيز و… گوشزد خوانندگان میكند.

سال تأليف كتاب :
عادت مرحوم مؤلّف بر اين بوده كه در انتهای هر تأليف بيتی يا رباعی جهت ماده تاريخ آن میسروده ودر پايان اين كتاب چنين مینويسد : «پوشيده نماند كه چون هريك از تصانيف اين ضعيف كه به اتمام رسيده تاريخی از جهت اتمام آن به نظم آورده بنابرآن اين رباعی جهت اتمام اين زبده گفته وآن اين است :
صد شكر كه بار ديگر از گفت وشنفت از گلبن طبعم گل اميد شكفت
برخاست به فكر عقلم از روی هوس «احسنت احسنت » از پی تاريخش گفت
پس جمله «أحسنت أحسنت » مادّه تاريخِ اين كتاب است كه طبق حساب حروف ابجد سال ۱۰۳۸ به اتمام رسيده است .

نكته :
مؤلّف (قده ) در مقدّمـه كتاب مینويسد كه : تأليـف اين كتاب در زمان سلطنت أبوالمظفر شاه عباس الحسينی الصفوی ، بهادر خان ، انجام گرفته واين جمله باعث اختلاف شده است كه مراد شاه عبّاس اوّل است يا دوّم .
صاحب رياض العلماء ومرحوم شيخ آقا بزرگ طهرانی تأليف را در زمان شاه عباس ثانی میدانند، در طبقات اعلام الشيعه چنين آمده است : «له زبدة التصانيف الفارسی الّذي كتبه باسم الشاه عبّاس الثاني في الأُصول الدينيّة والفروع و…».
و نيز در اعيان الشيعه به نقل از رياض چنين آورده است : «له زبدة التصانيف فارسی في العقائد و… كتب باسم الشاه عباس الثاني …».
وفات شاه عباس اوّل در سال ۱۰۳۸ بوده ودر همين تاريخ تأليف كتاب نيز پايان يافته وبين سلطنت شاه عباس اوّل وپادشاه شدن شاه عباس ثانی (در سال ۱۰۵۲) چهارده سال فاصله زمانی بوده كه در اين بين نيز سلاطين ديگر حكومت میكردهاند ، با اين وصف حتماً تأليف در زمان سلطنت شاه عباس اوّل بوده است .

شعر مؤلّف :
ملّا حيدر خوانساری از قريحه شعری نيز برخوردار بوده كما اينكه در پايان تأليف اين كتاب چنين مینگارد كه:
هريك از تصانيف اين ضعيف كه به اتمام رسيده تاريخی از جهت اتمام آن به نظم آورده بنابر آن اين رباعی جهـت اتمام اين زبده گفته كه ذكر آن در صفحه قبل گذشت .
و همچنين در پايان تأليف رساله مضيء الأعيان میگويد :
صد شكر كه در ثنای شاه دو جهان كردم زاسرار نكتهای چند بيان
تاريخ رساله را واسمش زخرد چون پرسيدم گفت «مضيیء الأعيان »
البته در بين ابواب وفصول اين كتاب استناد به اشعار زيادی میكند كه در بين آنها اشعاری است كه نام شاعران آنها نيز ذكر شده است ، ولی در ميان كتاب رباعيات ومثنوياتی نيز وجود دارد كه احتمال میرود از خود مؤلّف كتاب باشد.

زمان فوت ملا حيدر ومكان دفن وی :
هيچ يك از مؤلّفين كتب تراجم تاريخ فوت وی را ضبط نكردهاند حتی در ريحانة الأدب صريحاً ذكر كرده كه: سال وفاتش بدست نيامد.
شايد تنها كتابی كه به صورت احتمال اشاره به سال فوت وی كرده كتاب هدية العارفين باشد كه در بيان شرح حال مؤلف (قده ) مینويسد :
«حيدر بن محمّد الخوانساری الشيعی المتوفی فی حدود سنة ۱۰۵۰، له من التصانيف …». البته اين تاريخ فوت از نظر تاريخی ثابت نيست ولی دور از ذهن نيست، چون خود مؤلف در مقدّمه كتاب اظهار پيری وناتوانی میكند پس مشخّص میشود كه چند سال بعد از تأليف كتاب (يعنی سال ۱۰۳۸) دار فانی را وداع گفته است .
وی چنين مینگارد : «توقّع از كريم عميم والطاف عظيم ارباب فهم ودراست وذهن وفراست آنكه اگر بر سهوی يا خطايی وقوف يابند به ذيل عفو پوشيده به قلم اصلاح درآورند زيرا كه اين خوشه چين خرمن سخنوران وجاروب كش آستان طالبان از اختلال احوال وتفرّق بال وافسردگی خاطر وپريشانی ظاهر وباطن :
بيت
شكسته دلتر از آن ساغر بلورينم كه در ميانه خارا كنی زچنگ رها
و از غايت پريشانی ودلگرانی به فكر جمعيّت الفاظ ومعانی اين مجموعه افتاده با دلی از خاطر خويشتن شكستهتر وضميری از كار خود فروبستهتر كلمهای چند فراهم آوردم …».
محلّ دفن مرحوم مؤلّف در وسط بلوار ورودی شهر ودر مكانی معروف به «چشمه آخوند» میباشد واين نام نيز به اعتبار مؤلّف به آن مكان داده شده است، ومرقد وی اکنون بازسازی شده، و ملجأ ومأوای دردمندان وسوخته دلان میباشد.

نسخههای مورد اعتماد در تحقيق كتاب :
۱ـ نسخه ش ۱۰۵۸۶ كتابخانه آستان قدس رضوی با رمز «خ ص »
۲ـ نسخه شماره ۱۲۹۳ ۳ ۸ كتابخانه آية الله العظمی گلپايگانی (قده ) در قم كه به تاريخ روز جمعه ۸ ربيع الأوّل ۱۰۴۵ توسط ابو الحسن بن عبدالله نگاشته شده كه در حدود ۷ يا ۸ سال بعد از تأليف نگاشته شده است، با رمز «خ ب »
۳ـ نسخه ش ۱۰۰۴۱ كتابخانه آستـان قدس رضـوی كه در سنـه ۱۰۶۷ در چهارشنبه نوزدهم شهر شوّال به اتمام رسيده، با رمز «خ الف »